درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
آرشيو وبلاگ
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان اشعار عاشقانه و آدرس asheghane-bahal.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 3
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 3
بازدید ماه : 25
بازدید کل : 14543
تعداد مطالب : 22
تعداد نظرات : 1
تعداد آنلاین : 1

اشعار عاشقانه
اشعار عاشقانه
پنج شنبه 5 مرداد 1391برچسب:غصه, :: 12:11 ::  نويسنده : salman       
چشم من بگو چی دیدی غصه خوردی.چیک و چیک چند تا ناودونو شمردی.چشم من تو پا به ماه چند تا بغضی.دیگه داد هرچی ابره درآوردی.میدونی چند تا نمازتو شکوندی.چند تا ربنای نیمه کاره خوندی.شونه های آسمون تر شده بس کن می بینی خدا رو تا گریه کشوندی.

پنج شنبه 5 مرداد 1391برچسب:چند روزه, :: 12:10 ::  نويسنده : salman       
چند روزه نگاه سردت دیگه باورم نداره.چند روزه دستای سردت دستامو تنها میذاره.چند روزه که چشمام روز و شب واست می باره.عاشقت شبا به یادت چشماشو رو هم میذاره. اگه قلب تو سیاهه واسه من روشن و نوری.اگه سرده دل سنگت واسه من سنگ صبوری. قدیما فکر می کردم تا همیشه مهربونی. میرم اونجا بی تو باشم بی خداحافظ بی نشونی.

پنج شنبه 5 مرداد 1391برچسب:کاش, :: 12:9 ::  نويسنده : salman       
کاش غصه تموم می شد , کاش گریه نمی کردم , من باعث و بانیشم , دنبال کی میگردم , تقصیر خودم بوده ,هر چی که سرم اومد ,از هرچی که ترسیدم عینن به سرم اومد , تا حس منو دیدی احساس خطر کردی , تا رازمو فهمیدی دنیارو خبر کردی , این حادثه ی تلخو از چشم تو می دیدم . تو روی تو دنیا بود من پشت تو جنگیدم /learn من بی تو له شدم , زیر هجوم درد , قلبی که یخ زد و کاریش نمیشه کرد,با اینکه زندگی باهام خوب تا نکرد , نبودن تورو از من جدا نکرد,لیلون کوچه هام دنبال کی برم چون بعد تو فقط فکر مقصرم , از لا به لای لحظه های تلخو غمگینم تو روز روشن اینهمه تاریکی میبینم , با اینکه از هر لحظه ی آینده بیزارم ,با این همه بی این آینده شک دارم ,احساس شک دارم ,این بدبیاریا تقصیر من نبود اینکه تو هم بری تقدیر من نبود

پنج شنبه 5 مرداد 1391برچسب:سرنوشت, :: 12:8 ::  نويسنده : salman       
کاش که تورو سرنوشت ازم نگیره. می ترسه دلم بعد رفتنت بمیره.اگه خاطره هام یادم میارن تورو. لااقل از توی خاطره هام نرو.کی مثل من واسه تو قلب شکسته اش می زنه.آخه کی واسه تو مثل منه.بمون دل من فقط به بودنت خوشه.منو فکر رفتن تو می کشه.لحظه هام تباهه زندگیم سیاهه بی تو نمی تونم.

پنج شنبه 5 مرداد 1391برچسب:گاهی وقتا, :: 12:6 ::  نويسنده : salman       
گاهی وقتا یاد اون روزا می افتم.یاد اون حرف های شیرین که می گفتی می شنفتم.هنوزم از اون قدیما نامه هات یه یادگاره.توی نامه هات نگفتی که دلت تنهام میذاره.اما حیف تو دل بریدی بعد تو تنهاترینم. چشمای خیسم براهت تا شاید تورو دوباره ببینم.توی اون لحظه ی آخر دنیا رو سرم خراب شد.چند روزه که باز دوباره این دلم کرده هواشو.لحظه ی تلخ جدایی تو برو خدا به همرات.عشق نو مبارکت باد عشق من خدانگهدار.نامه هات بذار بمونه تا تو رو به یادم بیارم.دلخوشیم توی این دنیا طناب داره دیگه دلخوشی ندارم.

پنج شنبه 5 مرداد 1391برچسب:اشعار عاشقانه یکی هست, :: 12:5 ::  نويسنده : salman       
یکی هست که هرشب واسه اون می خونم و اون خوابه. نمی خوام بدونه واسه اونه که قلب من این همه بی تابه. یه کاغذ یه خودکار دوباره شده همدم این دل دیوونه.یه نامه که خیسه پر اشکه و کسی اونو نمی خونه.یه روز همین جا توی اتاقم یه دفعه گفت داره میره.چیزی نگفتم آخه نمی خواستم دلشو غصه بگیره.گریه می کردم درو که می بست میدونسم میمیرم.اون عزیزم بود نمیتونستم جلوی راهشو بگیرم.می ترسم یه روزی برسه اونو نبینم بمیرم تنها. خدایا کمک کن نمی خوام بدونه دارم جون میکنم اینجا.سکوته اتاقو داره میشکنه تیک تاک ساعت رو دیوار.دوباره نمی خوام بشه باور من که نمیاد اینبار.

سه شنبه 27 تير 1391برچسب:حسادت , متن عاشقانه, :: 21:54 ::  نويسنده : salman       
ساده میگم تا بدونی صبر منم سر اومده.بذار و از پیشم برو خوبی به تو نیومده.خدا کنه که از دوریم حسرت و غصه بمونه.بهونه های رفتنو همیشه یادم می مونه.خیلی بدی کردی ولی بازم بهت گفتم نرو.شاید که باورم بشه خیلی دوست دارم تورو.دیدی که جام خالی نموند یه بی وفا جامو گرفت.الهی آواره بشه اون که تورو ازم گرفت.اسیر بیماری بشی الهی آتیش بگیری.رسوا بشی بی آبرو تو اوج خفت بمیری.خدا کنه کو دغدغه ات بشه.تو اوج ناباوری ها عشقت ازت جدا بشه.منو فروختی بی وفا به اون که عاشقت نبود.چه ساده من تنها شدم رسم رفاقت این نبود.به من بدی کردی ولی به اون میگی دوسش داری.منو پروندی که حالا دست توی دستاش بذاری.دیدی که اون دوست نداشت.تورو واسه خودت نخواست.اونم یکی مثل تو بود،اونم مثل تو یه بی وفاست.دلم میگه نفرین کنم اما لیاقت نداری.آتیش بگیره اونی که دست توی دستاش میذاری.الهی که دستای منو توی دست عشقم ببینی.وای که دلت بسوزه و از حسادت بمیری.چه ساده رفتی بی وفا چشام ازت خوبی ندید.چه ساده می فروشی منو به هر کی که از راه رسید.

سه شنبه 27 تير 1391برچسب:خسته , متن عاشقانه, :: 21:53 ::  نويسنده : salman       
عاشق شدم و عذاب را فهمیدم / رنجیدن و اضطراب را فهمیدم در چشم تو عشق را ندیدم اما / معنای دل کباب را فهمیدم هر روز خطاهای تو را بخشیدم / تا بخشش بی حساب را بخشیدم . . . دیگر هیچ چیز مشترکی بین ما نیست تنها آسمانمان یکیست . . . نمی بخشمت ولی فراموشت می کنم همیشه به همین سادکی از ادمای بی ارزش می گذرم . . . “دوستت دارم” تکیه کلام تو بود من بی جهت به آن تکیه داده بودم…!!! حضورت در کنار من معجزه نبود نبودنت هم فاجعه نیست فردا روزِ دیگری برای من خواهد بود بیشتر از این برایت اشک نخواهم ریخت . . .

سه شنبه 27 تير 1391برچسب:دلگیر متن عاشقانه, :: 21:50 ::  نويسنده : salman       
نمیدونی چه سخته پیش چشمات از خطر گفتن.نمیدونی چه تلخه عاشقونه از سفر گفتن.تو از من صبر می خواهی. کویرم ابر می خواهی. نمی تونم.تو میدونی که بی تو از غروب جاده دلگیرم.چه تقدیری خدایا چرا من بی همسفر میرم.بذار عاشق ترین باشم برای لحظه آخر.اگر چه بی تو میمیرم نمی مونم.

سه شنبه 27 تير 1391برچسب:سخته متن عاشقانه, :: 21:49 ::  نويسنده : salman       
هنوز خالیه جات نرفته قولم از يادم هنوزم ساده و صافم دارم اندازه قلبت با اشکام عشق مي بافم تا روزي که تو برگردي به اين درخيره مي مونم اگر چه دوري از دستم تو دوستم داري مي دونم هنوز خاليه جات اينجا هنوز هم من وفا دارم هنوز هم توي اين خونه من از هرچي دو تا دارم يه وقتايي دو تا بشقاب مي چينم تو مي گي سيرم يه وقتايي بدون تو باهات مهموني مي گيرم منم کابوس شبهات و تويي روياي هرروزم واسه هرشب دعا کردن دارم سجادهمي دوزم اگر پاي درختي خشک با اشکام آب مي ريزم خودم حاليمه بي جونه ولي از عشق لبريزم همش حس مي کنم هستي نمي خوام ديگه تنها شي يه حسي مي گه که بايد همين دوروبرا باشي تو از شمعي من از بادم تو از شيشه من از سنگم ولي برگردي قول مي دم ديگه باهات نمي جنگم درخت خشک اين خونه با اشکام خيس و نم داره اگرچه جون نمي گيره دلم تنهاش نمي ذاره از اون روزي که تو رفتي هواي خونمون سرده ديگه چند روزه که عطرت از اين خونه سفر کرده بذار بد باشه رفتارت بهم بي مهري کن بازم فقط برگرد که من بي تو با ايندنيا نمي سازم تو پيشم نيستي اما من مي خندم توي تنهايي تو روياهام يا من اونجام يا تو هميشه اينجايي عزيزم چـِـت شده بازم چيه چرا باهام قهري شنيدي درددل هامو آره کلشو از بحري بيا برگرد به اون روزا منو بشناس تو ميتوني نمي دوني چه دلتنگم تو اين شبهاي باروني